یہ حرفآیے،
چنان آتیشت میزنہ
کہ دوست دارے فریاد بزنے،
ولی نمیتونے!
دوست دارےاشک بریزے،
ولی نمیتونے!
حتے دیگہ نفس کشیدنم برات سخت میشہ!
تمام وجودت میشہ بغضے کہ نمیترکه..
بہ این میگن
"درد بے درمون"
حالـــــــم خوب نیست ــــــــــــــــــ
باز دوباره با نگاهت
این دل من زیرو رو شد
باز سر کلاس قلبم درس عاشقی شروع شد
دل دوباره زیرو رو شد
با تموم سادگی تو حرفتو داری میگی تو
میگی عاشقت میمیونم
میگم عشق آخری تو
حرفتو داری میگی تو
…
میدونی حالم این روزا بدتر از همست
آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست
قول بده که تو از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفست
میمیرم بری آخرین دفعست
پرواز تو قفس شدم بی نفس شدم
دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم
راستشو بگو این یه بازیه
نکنه همه حرفای تو مثه حرف همه
صحنه سازیه این یه بازیه
♫♫♫
بی هوا نوازشم کن اشک و غصه هامو کم کن
با نگاه بی قرارت باز دوباره عاشقم کن
اشک و غصه هامو کم کن
دل من بهونه داره حرف عاشقونه داره
راه دیگه ای نداره غیر از اینکه باز دوباره
سر رو شونه هات بزاره